از لباس نظامی کاسترو و شوق رئیس باکاردی تا بحثهای ایران
• دیشب که رائول کاسترو در
تلویزیون کوبا ظاهر شد تا تحول تاریخی در مناسبات کشورش با آمریکا را اعلام کند با
لباس نظامی آمده بود، نشانهای شاید از فقدان شم سیاسی و بیسلیقگی. آخر زمانی که
بهبود مناسبات و فرستادن علائم تفاهم مطرح است، لباس نظامی آگاهانه یا ناآگاهانه
نقض غرض نیست؟
• کوبا در بیست سال اخیر با مشکلات اقتصادی شدیدی دست و پنجه نرم کرده است و
اگر به قدرت رسیدن چاوز و برخی دولتهای چپگرا در آمریکای لاتین به کمکش نیامده
بود روزگارش بسا بدتر از امروز بود. البته این روزها دولت ونزوئلا خود نیز با
مشکلات ناشی از کاهش قیمت نفت به شدت درگیر است، اما از طرفی، در این سالها چین و
روسیه و اسپانیا و به خصوص برزیل هم زیر
چشمان واشنگتن در اقتصاد کوبا جای پا قرص کردهاند. این که رئیس اتاق بازرگانی
آمریکا همین دو ماه پیش به کوبا رفت و به شدت سیاست دولت ایالات متحده در قبال
کوبا را به انتقاد گرفت، متاثر از همین واقعیت و نگرانی از عقبماندن اقتصاد
آمریکا از حضور در یکی از کانونهای مانور سابقش (دوران باتیستا) بود.
بیسبب نیست که در میان به شعفآمدگان از تحول دیروز از جمله هورای بلند رئیس
بزرگترین شرکت نشئهجات جهان (باکاردی) و جنرال موتور و تولیدکنندگان وسایل
کشاورزی آمریکا را میتوان شنید.
کوبا با ۱۱ میلیون جمعیتش بازاری است که به دلیل محاصرههای اقتصادی آمریکا به بسیاری چیزها نیاز دارد و در شماری از زمینهها از نزدیک به صفر باید دوباره شروع کند.
کنگره البته بخش بزرگی از تحریمها را از سر لجبازی با اوباما هم باشد لغو نخواهد
کرد. ولی حرف جب بوش که اگر به قدرت برسد سیاست اوباما را به عقب بازخواهد گرداند هم، نباید زیاد جدی گرفته شود.
• کاسترو دیروز گفت که تحول تازه در مناسبات با واشنگتن به این معنا نیست که
دو کشور در زمینههای مربوط به «حقوق بشر، استقلال ملی و دمکراسی» اختلافاتشان رفع
شده است. گرچه او اعلام کرده که سال ۲۰۱۸ از قدرت کنار خواهد رفت، ولی مجموعه
دیدگاههای مطرح در رهبری کوبا ناظر بر این است که ما نیز مانند ویتنام و
چین میتوانیم نظاممان را حفظ کنیم و روابطی عادی با آمریکا داشته باشیم.
• مشکل اما آنجاست که رهبری کوبا از این پس به سختی میتواندخصومت آمریکا را به عنوان توجیهای
برای نابسامانیها و کمبودها در درون کشور و بستن صداهای مخالف به کار بگیرد، گیرم
که در برخی از زمینهها (بهداشتی و آموزشی) همچنان دستاوردهای خوبی برای مردمش در
قیاس با سایر کشورهای مشابه در منطقه داشته باشد.
به عبارتی روند تحولات دمکراتیک در آن دسته از کشورهای آمریکای لاتین که چپها
بر آنها حاکم هستند نیز کل آن منطقه را تا حدودی متقاوت از آسیا و محیط تاریخی و
سیاسی ویتنام و چین و .. میکند. یعنی که دینامیزم آتی تحولات سیاسی در کوبا احتمالا پویاتر از چین و ویتنام خواهد بود، تحولی که
هر چه آرامتر باشد و از خارج مصنوعا شتاب داده نشود و ساختارها و انسجام اجتماعیاش
به یک باره فرونپاشند، بهتر است.
• سالینگر از مشاوران جان اف کندی تعریف میکند که کندی یک روز قبل از آن که فرمان
محاصره کوبا را در سال ۱۹۶۲ صادر کند از او خواست که تعداد متنابعی از سیگار برگ
کوبایی از مارکی مشخص و اندازهای مشخص که مطلوب کندی بود برایش تهیه کند. روز بعد
سالینگر با دست پر برمیگردد و کندی هم با خیال راحت که سیگار برگش تامین است حکم
محاصره را امضا میکند.
در این ۵ دههای هم که این محاصره و تحریمهای بعدی علیه کوبا اعمال شده
کماکان علائق و منافع حرف اول را زده، نه لزوما مسائل مربوط به دمکراسی و حقوق بشر، چرا که
نه رژیم باتیستا (قبل از انقلاب) که مورد حمایت واشنگتن بود با این مسائل میانه
خوشی داشت و نه کارنامه ایالات متحده در آمریکای لاتین در ۵ دهه گذشته لزوما گواهی
بر حساسیتهای دولت این کشور در زمینههای
یادشده است. این که احیای مناسبات سیاسی و لغو برخی از تحریمها علیه کوبا تقریبا
همان روزهایی اعلام میشود که گزارش کنگره راجع به اعمال شکنجه توسط سیا در گوشه
دیگری از کوبا (گوانتانامو) انتشار یافته و در عین حال تندروها در کنگره همچنان
کوتاه نمیآیند و شعار سر میدهند که اوباما با سیاست خود به آزادی مردم چهار کوچه آن سوتر از گوانتانامو (مردم کوبا) خیانت کرده، همه و همه یعنی این که خاکپاشیدن در چشم خلایق ادامه دارد.
در چارچوب بحث منافع بد نیست به این واقعیت هم اشاره شود که یکی از استثناها در اعمال تحریم در سالهای اخیر صدور سالانه سه میلیارد دلار محصولات کشاورزی آمریکا به کوباست که با لابیگری شرکتهای کشاورزی بزرگ جنوب ایالات متحده که عمدتا به جمهوریخواهان نزدیک هستند امکان عملیشدن پیدا کرده.
در چارچوب بحث منافع بد نیست به این واقعیت هم اشاره شود که یکی از استثناها در اعمال تحریم در سالهای اخیر صدور سالانه سه میلیارد دلار محصولات کشاورزی آمریکا به کوباست که با لابیگری شرکتهای کشاورزی بزرگ جنوب ایالات متحده که عمدتا به جمهوریخواهان نزدیک هستند امکان عملیشدن پیدا کرده.
• چرخش در سیاست آمریکا نسبت
به کوبا سومین شکست بزرگ ایالات متحده در ۵ دهه گذشته بعد از جنگ ویتنام و حمله به
عراق است. اوباما دیروز صادقانه اعلام کرد که سیاست تحریم و منزویسازی کوبا شکست
خورده است، رژیم عوض نشده، بلکه با استناد
به همین سیاستهای آمریکا پیوسته حاکمیت انحصاری خود و انسداد سیاسی و اجتماعی را توجیه
کرده. در شرایطی که آمریکا در جهان دیگر کمتر متحد و همراهی برای سیاست تحریم و
محاصره کوبا پیدا میکرد و انتقاد بینالمللی
به آن شدتی کمسابقه گرفته بود و در شرایطی که صداهای مخالف در درون آمریکا هم روز
به روز بلندتر میشد ادامه این سیاست تقریبا ناممکن شده بود.
اوباما بعد از قانون مربوط به مهاجران دوباره شجاعت به خرج داد و با دورزدن کنگره سیاست جدید را اعلام کرد.
در عرصه بینالمللی سیاست جدید ا وباما بیش از همه در آمریکای لاتین مورد استقبال واقع شده، چه از سوی چپها و چه راستها. دولتهایی مانند ونزوئلا و اکوادور و بولیوی هم حالا دیگر توجیه کمتری برای شعارهای ضدآمریکاییاشان خواهند داشت.
اوباما بعد از قانون مربوط به مهاجران دوباره شجاعت به خرج داد و با دورزدن کنگره سیاست جدید را اعلام کرد.
در عرصه بینالمللی سیاست جدید ا وباما بیش از همه در آمریکای لاتین مورد استقبال واقع شده، چه از سوی چپها و چه راستها. دولتهایی مانند ونزوئلا و اکوادور و بولیوی هم حالا دیگر توجیه کمتری برای شعارهای ضدآمریکاییاشان خواهند داشت.
• این تغییر البته نباید به تغییری کلی و فاقد ما به ازا در سیاست آمریکا
تعبیر شود، چرا که کوبا به خصوص پس از پایان جنگ سرد دیگر کوبای قبل از ان نبود و
سیاستهای منطقهای و بینالمللیاش و حتی داخلیآش کمتر میتوانست مبنایی برای
توجیه ادامه سیاست آمریکا باشد.
لذا به رغم برخی گشایشها در مذاکرات هستهای نباید انتظار داشت که در ماههای آتی روند مشابهای با ایران هم به جریان بیافتد. مشکل ایران با آمریکا بیش از همه نوع نگاه جمهوری اسلامی به اسرائیل و موجودیت آن است. به عبارتی، کوبا نه دیگر حامی تحولات انقلابی و گسترش کمونیسم در جهان است و نه اصولا اسرائیلستیز بوده و خواهان نابودی آن. تا تنش میان ایران و کشورهای منطقه (که همه هم تقصیر تهران نیست) برقرار است و تا به خصوص نابودی اسرائیل از سیاست منطقهای ایران حذف نشود، انتظار تحولات مشابه با کوبا در قبال ایران شاید کمی خوشبینانه باشد.
لذا به رغم برخی گشایشها در مذاکرات هستهای نباید انتظار داشت که در ماههای آتی روند مشابهای با ایران هم به جریان بیافتد. مشکل ایران با آمریکا بیش از همه نوع نگاه جمهوری اسلامی به اسرائیل و موجودیت آن است. به عبارتی، کوبا نه دیگر حامی تحولات انقلابی و گسترش کمونیسم در جهان است و نه اصولا اسرائیلستیز بوده و خواهان نابودی آن. تا تنش میان ایران و کشورهای منطقه (که همه هم تقصیر تهران نیست) برقرار است و تا به خصوص نابودی اسرائیل از سیاست منطقهای ایران حذف نشود، انتظار تحولات مشابه با کوبا در قبال ایران شاید کمی خوشبینانه باشد.
0 Comments:
Post a Comment
بالای صفحه