اسرائیل و مشکل استراتژی خروج • چند نکته در باره جنگ اسرائیل و حماس
* ربودن و کشتن جنایتکارانه سه
نوجوان اسرائیلی دستاویز مناسبی بود برای دولت اسرائیل که وارد اقدام علیه حماس
شود و غیرمستقیم دولت وحدت ملی فلسطینیها را هم نشانه رود.
برای اسرائیل که با توجه به ترکیب دولتش صلح نسبتا عادلانه با فلسطینیها کوچکترین اولویتی ندارد تشکیل دولتی از ساف و حماس، حتی اگر این دولت هیچ عضوی از حماس درش نباشد و عملا هم به مسئولانهتر شدن مواضع حماس کمک کند رویدادی ناخوشایند بوده که باید متوقف و نابود شود. با توجه به موضع غیرمنفی اروپا و آمریکا نسبت به دولت وحدت ملی فلسطینیها اسرائیل این بیم را داشته و دارد که مواضع منطقی کل فلسطینیها در قالب این دولت عملا فشار بینالمللی را بر دولت تلآویو افزایش دهد و امتناع آن از به نتیجهرسیدن مذاکرات صلح را ناموجهتر و دشوارتر کند.
برای اسرائیل که با توجه به ترکیب دولتش صلح نسبتا عادلانه با فلسطینیها کوچکترین اولویتی ندارد تشکیل دولتی از ساف و حماس، حتی اگر این دولت هیچ عضوی از حماس درش نباشد و عملا هم به مسئولانهتر شدن مواضع حماس کمک کند رویدادی ناخوشایند بوده که باید متوقف و نابود شود. با توجه به موضع غیرمنفی اروپا و آمریکا نسبت به دولت وحدت ملی فلسطینیها اسرائیل این بیم را داشته و دارد که مواضع منطقی کل فلسطینیها در قالب این دولت عملا فشار بینالمللی را بر دولت تلآویو افزایش دهد و امتناع آن از به نتیجهرسیدن مذاکرات صلح را ناموجهتر و دشوارتر کند.
* گرچه حماس در سالهای گذشته از اقدامهای مشابه در ربودن و قتل اسرائیلیها بری نبوده است، ولی طرفه این
که این بار همچنان دولت اسرائیل در اثبات ادعای خود که حماس نقشی در ربودن سه
نوجوان اسزائیلی داشته بدهکارمانده است. ارتش اسرائیل شمار زیادی فلسطینی را دستگیر
کرده، ولی دو نفری که نقش اصلی دراین ربودن و قتل داشتهاند همچنان متواریاند.
* موشکپرانی گروههای افراطی
در غزه که به موازات تشدید عملیات اسرائیل در ساحل غربی علیه فعالان حماس خود حماس
هم بیش از پیش به آن پیوست محکوم است، ولی
علت ماجرا نیست، بلکه کم و بیش معلول سیاستی است که حتی با جناح غیرتندرو فلسطینیها
هم حاضر به مصالحه و دستیابی به صلح نیست و خود زمینهساز بروز افراطیگری و
رادیکالیسم است. با این همه سوداگری حماس با موشکپرانی برای قدرتنمایی در برابر
مردم خویش و افزایش وجهه خود نسبت به تشکیلات خودمختار فلسطین از رهگذر نمایش
سرسختی در برابر اسرائیل هم بیش از آن غیرمسئولانه و غیرانسانی است که نادیده
گرفته شود.
* مشکل اسرائیل در عملیاتی که شروع کرده و به خصوص تعللش در عملیات زمینی این
است که استراتژی خروج آسانی وجود ندارد. نوار غزه را دوباره به طور کامل اشغالکردن
گرچه آرزوی بخشی از دولت اسرائیل است ولی هزینهاش بیشتر از آن است که به انجامش
بیارزد. به دستگرفتن مستقیم امور روزمره
یک میلیون و اندی فلسطینی کاری است سخت، به خصوص که این جمعیت پیوسته در چهره تو
اشغالگر میهن خویش را بیابند.
فکری هم در دولت اسرائیل وجود دارد که کل حماس و ساختارهایش در نوار غزه نابود
شود، فعالان آن دستگیر شوند و زمام امور این منطقه هم به دست محمود عباس و تشکیلات
خودمختار سپرده شود. منتهی همین حالا هم وجهه محمود عباس از بابت عملیات اسرائیلیها
بیش ازپیش صدمه دیده است، به خصوص که پلیس تشکیلات خودمختار در دستگیرهای گسترده
بعد از ربودهشدن سه جوان اسرائیلی همکاری تنگاتنگی با ارتش اسرائیل داشت. تازهترین
نظرسنجیها نشان میدهد که محبوبیت محمود عباس که بعد از شکست صلح با اسرائیلیها
کاهش یافته حالا پس از تحولات اخیر به کمتر از ۱۰ درصد رسیده است.
فکر دیگری هم در دولت اسرائیل معطوف به آن است که عملیات تا گردن نهادن جهان
به غیرنظامیکردن منطقه غزه ادامه یابد که این هم با توجه به تجارب گذشته اگر روی
کاغذ ثبت شود در عمل پیش نمیرود، چون ریشه ماجرا (لاینحل ماندن مسئله فلسطین) را
دور میزند. بروز مجدد رادیکالیسم و دستیابی دوباره به سلاح به آن چه که روی کاغذ
آمده اعتنایی ندارد.
* برای اسرائیل ادامه نامحدود عملیات در غزه هم آسان نیست. در حال حاضر این
عملیات روزانه ۲۰۰ میلیون دلار آب میخورد که گرانترین هزینه در تاریخ نظامی
اسرائیل است. در جنگ با حزبالله در سال ۲۰۰۶ هزینه روزانه اسرائیل ۱۵۰ میلیون
دلار بود.تاثیرات منفی و عمومی جنگ بر کل اقتصاد اسرائیل را هم باید به ۲۰۰ میلیون
دلار افزود.
* گرچه بر خلاف جنگهای پیشین میانجیگرانی که حرفشان برد داشته باشد و
هر دو طرف به آنها اعتنا کنند کمتر موجودند ( آمریکا و مصر و قطر و ترکیه و ... هر
کدام به نوعی در میانجیگری با مشکل مواجهاند. اروپاییها هنوز شانس بیشتری دارند)
ولی آتش بس ناممکن نیست. آزادی شمار زیادی فلسطینیهای دستگیرشده در ماجرای قتل سه
جوان اسرائیلی و کاهش محاصره نوار غزه برای اسرائیلیها زیاد سخت نیست. مقیدکردن
حماس به قطع موشکپرانی نیز.
* منتهی سود و مصلحت واقعی اسرائیل در این است که حماس به جزیی از سیاست عمومی
و مسئولانه فلسطینیها بدل شود و مسئله صلح با فلسطینیها هم جدی دنبال شود. حماس
با رد موجودیت اسرائیل راه به جایی نبرده است و شرکتش در دولت وحدت ملی عملا نفی
تلویحی و درست این موضع بوده است. از سوی دیگر، طرد و نفی حماس هم تا کنون برای
اسرائیل جواب نداده است. متحدان اسرائیل در غرب اخیرا کم و بیش به این درک رسیدهاند،
ولی دولت کنونی اسرائیل بعید است که برسد. آتشبس در چنین شرایطی البته مطلوب است،
ولی فاقد چشمانداز میماند.
* یک نکته در حاشیه و قابل اشاره هم
این است که برخی از سیاستمدران اسرائیل همزمانی جنگ در غزه و کارکرد بسیار مثبتتر
سپر «گنبد آهنین» در محافظت اسرائیل از اصابت موشکهای حماس با مذاکرات نهایی اتمی
ایران و ۵+۱ را محملی یافتهاند برای تاکید بر این که نباید به ایران هیچگونه
امتیازی در زمینه غنیسازی داده شود، بهخصوص که ضعفی که تا کنون نقشی اصلی در عدم اقدام
نظامی یک جانبه اسرائیل علیه ایران بازی میکرده ( نبود یک سپر دفاع ضد موشکی
مطمئن بر سر اسرائیل) حالا دیگر رفع شده که نشانه آن همین بیاثرشدن موشکپرانی حماس است.
پیام تهدیدامیز تلاویو حالا بیش از پیش صراحت یافته است: در مذاکرات باید بیش از پیش به مواضع ما توجه شود، وگرنه به توافقات به دستآمدهای که با این مواضع هماهنگی نداشته باشد پایبند نخواهیم بود و اقدام یک جانبه هم بیش از پیش مطرح و ممکن است.
پیام تهدیدامیز تلاویو حالا بیش از پیش صراحت یافته است: در مذاکرات باید بیش از پیش به مواضع ما توجه شود، وگرنه به توافقات به دستآمدهای که با این مواضع هماهنگی نداشته باشد پایبند نخواهیم بود و اقدام یک جانبه هم بیش از پیش مطرح و ممکن است.
0 Comments:
Post a Comment
بالای صفحه