ضربهای که جنگ عراق به رسانههای آمریکا زد
همراهی کم و بیش اغلب رسانههای عمده آمریکا با دولت بوش در کوبیدن بر طبل جنگ
با عراق ضربه سختی به اعتبار و وجهه آنها زد. گرچه روزنامهای مثل نیویورک تایمز
بعداً جسارت به خرج داد و رسما از خوانندگان خود عذرخواهی کرد، ولی اینک که ۱۰ سال
از حمله آمریکا به عراق میگذارد هنوز هم در مجموع رسانههای ایالات متحده از
پیامدهای آن فاصلهگیری خطرناک از تعاریف و معیارهای حرفهایاشان و همسازشدن تام
و تمام با ارباب سیاست و جنگ رهایی نیافتهاند. این پیامدها به علاوه برخی روندهای
فناورانه تازه رسانههای آمریکا را با دشواریهای اساسی روبرو کرده است. روایت
اشپیگل به فارسی در این باره:
جنگ آمریکا علیه عراق به عبارتی آغازی برای کمشدن وزن و اعتبار شماری از
رسانههای عمده ایالات متحده نیز بود.
روزنامهنگاران آمریکایی که روزگاری خود را بهترین روشنگران جهان میدانستند حالا
در پیامد جنگ عراق و رویکردی که در این جنگ داشتند نگران کاهش خزنده یا صریح
اعتبار خویشند.
هاوارد کورتز، یکی از گردانندگان سرشناس مناظرات سی ان ان ناکارآمدی رسانههای
آمریکایی در انجام وظیفه روشنگریاشان در باره جنگ سال ۲۰۰۳ را یکی از عوامل اصلی
کمشدن وزن و وجهه آنها میداند.
شهروندان آمریکایی به سختی این خطای فاحش رسانههایشان را میبخشند که در ماههای
منتهی به جنگ پرسشگری و روشنگری در باره انگیزهها و راست و دروغ دلایل دولت بوش
را تعطیل کردند و به کناری نهادند. در واقع دکترین دولت بوش در مبارزه با تروریسم
که "هر که با ما نیست، عیله ماست" رسانهها را نیز آلوده کرد و به سکوت
واداشت.
جودیت میلر ستاره روزنامهنگاران نیویورک تایمز گزارش روی گزارش در باره به
اصطلاح "اسناد وجود سلاحهای کشتار جمعی" نوشت و به خورد خوانندگان داد.
واشنگتن پست هم با جدیت تمام در فاصله میان اوت ۲۰۰۲ تا آغاز جنگ در ۱۹ مارس ۲۰۰۳
دستکم ۱۴۰ مقاله را در صفحه اول خود چاپ کرد که محتوای آنها چیزی نبود جز تکرار
ادعاها و توجیهات دولت بوش برای شروع جنگ.
ریچارد کوهن، ستوننویس همین روزنامه اندکی بعد از سخنرانی بحثانگیز کالین
پاول در شورای امنیت سازمان ملل برای توجیه جنگ، سفید روی سیاه نوشت که فقط
"شارلاتانهایی مانند فرانسویهای میتوانند در باره اسناد و مدارک مربوط به
خطر عراق شک و تردید کنند". معدود روزنامهنگارانی که به روایت رسمی گردن
نگذاشتند و آن را به پرسش گرفتند با فشارهای مختلفی روبرو شدند.
پدیدهای متفاوت
کوبیدن بر طبل جنگ از سوی رسانههای آمریکایی که نیویورک تایمز رسماَ مجبور شد
به خاطر آن عذرخواهی کند به وجهه و اعتبار این رسانهها ضربه بزرگی وارد کرد.
اما جنگ عراق با پدیده دیگری هم در گستره رسانهای آمریکا همراه بود. این جنگ
به عنوان یک رویداد بزرگ رسانهای به گسترش و تقویت رسانههای آنلاین و عرصه وبلاگنویسی
کمک قابل اعتنایی کرد. در اندک زمانی این رسانههای جدید به منبع اطلاعاتی ارجح
بسیاری از شهروندان بدل شدند. فناوریهای نوینی مانند تلفنهای هوشمند نیز،
ژورنالیسم را در یک دهه گذشته به گونهای شتابان دستخوش تغییر کردهاند. غولهای
مطبوعاتی در عوض دورانی از سقوط و عقبگشت را تجربه کردهاند و همزمان اهمیت کار
روشنگرانه آنها هم کمتر شده است.
پرنفوذترین ژورنالیستهای واشنگتن حالا دیگر تحقیقگران از نفسافتاده و ستوننویسان
روزنامههای بزرگ و سنتی نیستند. جای آنها را اینک بلاگرها ( و متاسفانه تا حدودی)
خبرپردازانی گرفتهاند که بیوقفه به این کار مشغولند. صفحات اینترنتی مانند
پولیتکو و هافینگتن پست دقیقه به دقیقه در حال انتشار متنها و مقالاتی هستند که
دیدگاههای مهم و پراعتنایی را بازتاب میدهند. حالا دیگر تعداد فالور توئیتر یک
ژورنالیست معمولا مهمتر از تعداد مقالات افشاگرانه اوست.
تقریبا نامحتمل است که این رسانههای جدید به طور جدی به پرسش و تردیدپراکنی
در باره انگیزهها و درستی یا نادرستی اقدام نظامی احتمالی دولت اوباما علیه
تاسیسات اتمی ایران بپردازند. و متاسفانه
این هم محتمل است که رسانههای جاافتاده و سنتی هم برای چنین کاری منابع مالی لازم
را نداشته باشند، چرا که صرفهجویی با شتاب هر چه تمامتر ادامه دارد: نیوزویک که
زمانی افشاگر رسوایی لوینسکی و کلینتون بود حالا دیگر تنها در اینترنت قابل دسترسی
است. تایم در آستانه تغییرات ساختاری اساسی است، واشنگتن پست که افشای واترگیت را
در کارنامه دارد با ضرر و زیانهای هنگفت دست و پنجه نرم میکند. و نیویورک تایمز
نیز ناچار شده که بخشی از ساختمان نوساز و شیک تحریریه خود را به دلیل کمبود منابع
مالی بفروشد. نسخه آنلاینی نشریه معتبر "آتلانتیک ماندلی" که حالا
۱۶۰سال از عمرش میگذرد هم، اخیرا جنجال بحثانگیز شد، چون برای مقالهای از یک
روزنامهنگار حاضر به پرداخت یک سنت هم نبود.
شبکههای تلویزیونی هم اکثراَ دفاتر خارجی خود را تعطیل کردهاند و خبرنگاری
در خارج از آمریکا ندارند. بنا به یک گزارش تحقیقی، ان بی سی، یکی از سه شبکه
تلویزیونی بزرگ آمریکا به طور متوسط هفتهای تنها دو دقیقه را به انتشار اخبار جنگ
در افغانستان اختصاص میدهد.
اکثر خبرنگاران و روزنامهنگاران نیز برای تهیه گزارش خود زیرفشار زمانیاند.
کسی مانند چاک تد، خبرنگار ان بی سی در کاخ سفید مجبور است در کنار این کار اصلی
توئیتر کند، بلاگ بنویسد و روزانه یک شو سیاسی را در ان بی سی گردانندگی کند تا
بتواند شغلش را حفظ کند. خودش میگوید که حالا ما همگی زیر فشار کار خم میشویم.
برگرفته از اشپیگل
0 Comments:
Post a Comment
بالای صفحه