آن نیمه کتاب
«به هنگام نوشتن "صد سال
تنهایی" دستم تنگ بود. بارها طلا و جواهرات همسرم را به بازار بردم تا بفروشم
و با پول آن اموراتمان را بگذرانیم. اوت ۱۹۶۶، زمانی که به یک دفتر پستی در
مکزیکوسیتی رجوع کردم تا متن نهایی ۵۹۰
صفحهای صد سال تنهایی را برای چاپ به
بوینوس آیرس در آرژانتین بفرستم، کارمند پست ۸۲ پزو تقاضا کرد. من ولی این مقدار
پول را نداشتم و ناچار شدم نصف متن را بفرستم، منتهی اشتباهی نیمه دوم متن را
فرستادم و نه بخش اول را. ناشر ولی با خواندن همان بخش دوم هم آن قدر داستان را
گیرا و جذاب یافته بود که پاکتی با تمبر لازم برایم فرستاد تا تازه بخش اول متن را
برایش بفرستم. رمان از چاپ که درآمد به تدریج به رده پرفروشها رفت و صدها میلیون
نسخه فروش کرد.»
بخشی از کتاب "من برای سخنرانی به اینجا نیامده ام"، مجموعهای از
سخنرانیهای گابریل گارسیا مارکز، به انتخاب خودش. این کتاب به تازگی به آلمانی
ترجمه و منتشر شده.
سخنرانی اول مارکز به هنگام گرفتن دیپلم است که عنوان کتاب هم از آن گرفته
شده. ولی مردی که با سخنرانی میانه خوشی نداشت به اعتبار شهرتی که نصیبش شد گاه و
بیگاه میبایست بر تریبونهای جهان بایستد و سخن بگوید.
سخنرانیهایی که در این
کتاب هست، از سیاست و روزنامهنگاری درگیر را در برمیگیرد تا ادبیات و فیلم و دوستیها،
از جمله با فوئنتس و مردمان عادی کوچه و
بازار. حرفهای مارکز در باره روزنامهنگاری حاوی این جمله برجسته است که کار
روزنامهنگار چیزی نیست جز مواجهه بیرحمانه با واقعیات و آفتابیکردن لایهها و
زوایای مختلف آنها. کاری که در کشور ما البته هزینه و مرارت کمی برایش پرداخته
نشده و همچنان هم پرداخت می شود.
مارکز البته از شرایط کشورش کلمبیا و هزینههایی که روزنامهنگاران در این کشور و سایر کشورهای
آمریکای لاتین برای مواجهه بیرحمانه با واقعیات پرداختهاند بیخبر نیست. ولی ما
همین امروز هم در ایران با این واقعیت روبرییم که شمهای از به کارگیری رهنمود مارکز، حبس و
محرومیت از آزادی را برای شماری از روزنامهنگاران رقم زده است، از زیدآبادی و
امویی و امرآبادی گرفته تا تخیری و موسوی و طباطبایی و آقایی و ...
صدسال و بیشتر است که میخواهند در ایران جلوی مواجهه روزنامهنگار با واقعیت را
بگیرند، نمونه تازه اش همین حرف دیروز رئیس نیروی انتظامی که هر خبری را نباید کار
کرد، یا قولی را که همچون شعار بر سر ایسنا نصب کردهاند: اخبار خوب و امیدبخش
مخابره کنید. رهمنود مارکز اما همچنان کم و بیش در میان اغلب اهالی رسانه خریدار
بیشتری دارد، به رغم هزینهها و مرارتها.
0 Comments:
Post a Comment
بالای صفحه