تراژدی در هند، کمدی در چین
مرگ دختر
دانشجوی هندی در اثر تجاوز چند مرد در یک اتوبوس حامل مسافر که خود راننده اتوبوس
هم در شمار این مردان بوده این سوال را پیش آورده که این گونه حوادث چه نسبتی با
مدرنشدن شتابان و بیسابقه جامعه و اقتصاد هند دارند.
یک نظر
مطرح در میان کارشناسان این است که همین مدرنیزاسیون شتابان که همه اقشار را چه به
لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ اقتصادی با خودش همراه نکرده و بخش بزرگی از جامعه
همچنان از سوارشدن بر این قطار یا محروم است و یا تن میزند، یکی از عوامل نابسامانیها
و بروز خشونتهایی از این دست در مقیاسهایی کمسابقه است.
بخشی از دختران
ساری پوش و محکوم به بیسوادی یا کمسوادی دهههای گذشته حالا در شهرهای بزرگ جینپوش
شدهاند، به دانشگاه میروند یا شاغلند و به دنبال تحقق حقوق خویشاند بیآن که به
لحاظ حقوقی و امنیتی و انتظامی این حقوق به خوبی تضمین شده باشد. در چنین شرایطی
است که فرهنگ زنستیز مردانی معلق در میان فرهنگ سنتی و فرهنگ شناور شهرها با این
برآمد زنان از در ستیز درمیآید و بیمحابا دست به خشونتی فجیع میزند.
البته بیحقوقی
زنان، تحقیر آنها و اعمال خشونت علیهاشان در جامعه هند سابقهای دور و دراز و نیز
ابعاد مختلفی دارد، ولی تا یکی دو دهه پیش کمتر میشد تصور کرد که زنی در اتوبوس این
گونه مورد تجاوز قرار گیرد و خط قرمز
خشونت در ملا عام این گونه شناور شود.
ساختارهای
سنتی جامعه مانند خانواده، جوامع دهقانی و ... شناور و کماهمیت شدهاند و ساختارهای
نوینی هم به ویژه در شهرهای بزرگ جانشین آنها نشده که مانع اقدامات جامعهستیزانه
باشد. فقر همچنان بخش بزرگی از سیمای هند را میسازد، ولی طرفه این که در مناطق
روستایی خشونت علیه خویشتن خویش است که بروز بیشتری دارد، مثل خودکشی دستهجمعی
دهقانان. این خشونت اما هنگامی که پایش به شهر میرسد و با فقر و خلجان و انزوای
روحی و
ذهنی ناشی از زندگی شهرنشینی درمیآمیزد علیه غیرخودی و به ویژه بخشهای آسیبپذیر
جامعه سمت و سو مییابد. آمار بالارفته خشونت علیه زنان در دهه گذشته را شاید عمدتا
با همین چالشها باید توضیح داد.
و طرفه این
که همزمان با این ماجراها در هند کنگره خلق چین قانونی تصویب کرده که به موجب آن
فرزندان باید بیشتر به والدین سر بزنند. اگر فرزندانی از این کار سرباز زنند
والدین میتوانند علیه آنها به مراجع قضایی شکایت برند.
رشد شتابان
اقتصاد چین که خانوادههای بزرگ و زندگی
دور و دراز اعضای خانواده در کنار هم را هم بر هم زده، انزوا و تنهایی بیسابقه
افراد سالمند را در پی داشته. دولت هم در صدد برنیامده که به سرعت تاسیسات و
امکانات لازم برای زندگی این گونه سالمندان (خانههای سالمندان و ...) ایجاد کند.
این نیز هست که جامعه چین به سرعت در حال پیرشدن است و تغییر سیاست یک خانواده یک
بچه هم بیش از آن پیامدهای منفی دارد که قابل اجرا باشد.
البته خود
این قانون جدید بار دیگر نشاندهنده ذهنیتی توتالیتر و دولتمرکز است که فکر میکند
نابسامانیها و اخلالها در روند زندگی در حال گذار جامعه را میتوان به ضرب و زور
قانون حل و فصل کرد.
در مجموع
هم مورد تجاوز در هند که اعتراضها علیه آن به حق شدت یافته و آگاهی و حساسیت
بیشتر جامعه را برانگیخته و هم مورد قانون جدید چین نشانههایی از معضلات فزاینده
در دو جامعه بزرگی هستند که به رغم تفاوت در ساختار سیاسیاشان رشد شتابان
اقتصادی و مدرنیزاسیونی سریع را تجربه میکنند. در عین حال هر دو جامعه روز به روز
بروز با آسیبها و پیامدهای جدی و خطیر
ناشی از این تغییرات شتابناک روبرو هستند که بعضا ابعاد تراژیک (خشونت در اتوبوس)
یا کمیک (قانون جدید در چین) به خود میگیرند.
تنها تفاوت
این است که در هند جامعه مدنی و رسانهها حی و حاضر در میدان ایستادهاند و از همه
سو مسئله را به بحث و اعتراض و راهجویی میگیرند، ولی در چین برای مسائل و معضلات
نوپدید، دولت از یک سو امکان بروز و برآمد جامعه مدنی و برخورد همه جانبه رسانهها
را نمیدهد و از سویی هم آنچنان تصوری از امکانات و ظرفیتهای خود ایجاد کرده که
جامعه هم در وجه عمده از ابتکار و به کارگیری امکانات خود صرفنظر کرده و حل همه
مسائل را در ید امکان دولت و اختیارات آن میداند. معضلی که در ایران هم کموبیش حی
و حاضر است.
0 Comments:
Post a Comment
بالای صفحه