10.11.12

عدم تمرکز رسانه‌ای در آلمان (نتیجه یک تحقیق)


در آلمان به موازات ساختار سیاسی غیرمتمرکزش، قطب‌های رسانه‌ای‌اش هم چندگانه‌اند و در این زمینه هم از تمرکز خبری نیست. البته هستند کشورهای دیگری که ساختار سیاسی غیرمتمرکز دارند، ولی لزوماَ مثل آلمان از عدم تمرکز رسانه‌ای برخوردار نیستند.

در ایران (و نه تنها درایران، برای مثال در بریتانیا و فرانسه هم) تهران (لندن و پاریس هم) عمده‌ترین قطب رسانه‌ای کشور است و خراسان (رضوی) هم به رغم تلاش و تقلا هنوز به حساب نمی‌آید. ولی در آلمان، برلین در رأس قطب‌های رسانه‌ای  قرار ندارد و اهمیتش در همان حد سه چهار قطب دیگر رسانه‌ای کشور یعنی هامبورگ و مونیخ و فرانکفورت و کلن و ماینز است.

هامبورگ را به اشپیگل و دی سایت و اشترن می‌شناسند، مونیخ و حوالی‌اش پایگاه روزنامه زوددویچه و هفته‌نامه فوکوس و بخشی از کنسرن رسانه‌ای سات۱ و پروزیبن است، فرانکفورت نامش بر پیشانی روزنامه معروف فرانکفورتر آلگماینه نشسته و دفتر مهم هماهنگی شبکه‌های ایالتی برای روی آنتن‌فرستادن تولیداتشان بر روی شبکه مشترک (شبکه یک تلویزیون آلمان) است. در کلن و حوالی آن هم ار تی ال RTL و شمار دیگری از رسانه‌های یک کنسرن معروف بین‌المللی (Bertelsmann/ برتلسمان) خانه دارند. پایتخت، یعنی برلین مقر کنسرن رسانه‌ای محافظه‌کار اشپرینگر (روزنامه‌های بیلد و دی‌ ولت) و نیز محل انتشار بخشی از رسانه‌های چپ‌گرا است. ماینز هم مرکز شبکه دوم تلویزیون آلمان است.

منتهی جنبه مثبت عدم تمرکز بیش از همه در تنوع و کارکرد آ ار د ARD دیده می‌شود. این رسانه عملا شبکه کاری  میان رادیو و تلویزیون‌های منطقه‌ای و مستقل آلمان است و کانال اول تلویزیون آلمان هم حاصل این همکاری و هماهنگی است.

 ARD نمادی از عدم تمرکز در ساختار سیاسی و اداری کشور است. این رسانه ۱۱ تلویزیون منطقه‌ای، ۴ تلویزیون سراسری (که کانال یک سراسری مهمترین آنهاست)، ۵۲ رادیو منطقه‌ای و محلی و شمار متعددی سایت اینترنتی دارد.

هزینه ARD را مردم تامین می‌کنند. از سال آینده مقررات جدیدی برای پرداخت مردم در نظر گرفته شده که بر اساس آن معیار تا کنونی (تعداد دستگاه رادیو و تلویزیون و کامپیوتر در هر خانه) لغو می‌شود و هر یک از ۴۰ میلیون خانوار آلمان از این پس ماهانه مبلغی معادل حدوداَ ۱۷ یورو می‌پردازد. البته این درآمد برای تامین هزینه‌های شبکه دوم رادیو و تلویزیون آلمان (زد دی افZDF) و نیز سه رادیوی سراسری هم به کار گرفته می‌شود که آنها هم برای خودشان شبکه‌های مستقل و در عین حال متمرکزی هستند و ساختاری به کلی متفاوت با ARD  دارند. با تسامح می‌توان شبکه اول را نماد ایالات و عدم تمرکز در سیستم فدرال دانست و شبکه دوم و دو رادیوی سراسری را نماد هر دو وجه فدرالیسم، یعنی دولتی فدرال در تلفیق با عدم تمرکز در مناطق.

اخیراً نتیجه تحقیق یک نهاد کارشناسی رسانه‌ها (Bayrische Landesanstalt für neue Medien (BLM)) در آلمان منتشر شده که در نوع خود تازه است و میزان تاثیرگذاری رسانه‌ها در سمت‌وسو دادن به افکار عمومی را بررسیده است. این تحقیق می‌گوید که بخش عمده بازار رسانه‌ای این کشور به لحاظ نظرسازی و سمت‌وسودادن به افکار عمومی در دست ARD  و پایگاه‌های منطقه‌ای آن است.

بودجه خوب البته یک مسئله است، ولی اصل این پیشگامی به تنوع و قدرت شبکه‌های ایالتی ARD و تولیدات آنها برای شبکه تلویزیونی مشترک (کانال اول تلویزیون آلمان) برمی‌گردد. این در حالی است که شبکه‌های خصوصی از سال ۱۹۸۸ در آلمان به نحوی پرقدرت به صحنه آمده‌اند، ولی عمدتا قدرتشان در تولیدات بولواری درجازده است. ۲۸ درصد بازار تلویزیونی آلمان به لحاظ نظرسازی و تاثیر بر افکار عمومی و مجموعاَ ۲۲ درصد از کل بازار رسانه‌ای در این زمینه، در دست ARD هستند. رادیو‌های این رسانه هم ۵۴ درصد بازار تاثیرگذاری بر افکار عمومی را در اختیار دارند. ولی سایت‌های اینترنتی آن سهمشان از بازار یادشده نزدیک به ۷ درصد است. سایت‌های بیلدسایتونگ و اشپیگل در این عرصه حرف اول را می‌زنند.

دومین شبکه قدر در بازار تلویزیون آلمان به لحاظ خبررسانی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی شبکه‌های تلویزیونی خصوصی کنسرن رسانه‌ای ار تی ال RTL هستند با سهمی معادل ۲۵ درصد.

شبکه دوم رادیو- تلویزیون آلمان متمرکز تولید می‌کند و به لحاظ مدیریتی تلفیقی از تمرکز و عدم تمرکز سیستم فدرال است. هزینه‌اش مثل آ ار د از بودجه عمومی تامین می‌شود و میزانش هم اندک نیست. این شبکه البته در مقام پنجم ایستاده و مجموعاَ کمتر از ۸ درصد از بازار رسانه‌ای آلمان در زمینه نظرسازی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی را در دست دارد. البته در بازار تلویزیون ۱۸ درصد سهم دارد که ده درصد کمتر از کل ARD است و پس از تلویزیون‌های کنسرن‌های ار تی ال و سات۱ ایستاده است.

در مجموع هنوز هم بازار رسانه‌ای آلمان در زمینه تاثیرگذاری بر افکار عمومی و نظر سازی در وجه عمده در دست رسانه‌هایی است که با پول خود مردم و با نظارت غیرمستقیم آنها تولید می‌کنند و مدیریت می‌شوند. به عبارت دیگر، رسانه‌های بخش خصوصی در عرصه‌هایی به غیر از اینترنت، به رغم رشد خوبی که داشته‌اند نتوانسته‌اند بر خلاف بسیاری از کشورهای غربی و به خصوص آمریکا از رسانه‌های مردم‌بنیاد جلو بیفتند. و خب خصلت غیرمتمرکز و قوی ARD (و تا حدودی ZDF ) در این ماجرا نقشی عمده دارد که به کیفیت تولیدات  شبکه‌های مستقل منطقه‌ای‌اش‌ برمی‌گردد. این تولیدات برای مردم ساکن در مناطق مورد پوشش این شبکه‌ها یا برای کانال‌های مشترک سراسری آنها (کانال اول و سه کانال مشترک دیگر)  و همچنین برای کانال‌های مشترک با شبکه دوم ZDF (فونکیس و کانال بچه‌ها) و نیز برای برخی از شبکه‌های مشترک اروپایی (مانند آرته ARTE /شبکه آلمانی- فرانسوی) تهیه می‌‌شوند.

یک نتیجه دیگر تحقیق جدید این است که تلویزیون در سمت‌ و سو دادن به افکار عمومی و نظرسازی در جامعه همچنان حرف اول را می‌زند.