11.2.13

خوب و بد پاپ و استعفای او


۵۰۰ سالی بود که از میان آلمانی‌ها کسی به مقام پاپ اعظم نرسیده بود. سال ۲۰۰۵ که با مرگ پاپ ژان پل دوم ژوزف راتسینگر از آلمان به این مقام رسید و عنوان بندیکت شانزدهم را برای خودش انتخاب کرد، کاتولیک‌های آلمانی و بعضا غیرکاتولیک‌ها سر از پا نمی‌شناختند. شعارشان شده بود: ما پاپ هستیم!

هلموت اشمیت، صدراعظم نامدار آلمان در دهه هفتاد و هشتاد،  به این شور وشوق هم‌میهنانش می‌خندید و سرزنششان می‌کرداز این شعارهای خل و چلی ندهید، آخر پاپ کجا مثل ما، تجربه‌ی رابطه‌ی عاشقانه با یک زن را داشته، کجا صاحب بچه شده و چه می‌داند که جلوگیری از بارداری چیست؟»

راتسینگر در ۸ سال صدرات در واتیکان عملا چهره‌ای محافظه‌کار را به نمایش گذاشت . او به نداهای مخالفی که معتقد به اصلاحات در اصول و رویکرد کلیسای کاتولیک بودند وقعی ننهاد و قبول نداشت که خروج گسترده کاتولیک‌ها از عضویت کلیسا به همین تاخیر در اصلاحات و امروزی‌شدن آن مرتبط است. حرفش این بود که « جهان غرب دچار بحران ایمان است و از  پشت‌کردن بخشی از مومنان به کلیسا نباید نتیجه گرفت که کلیسا دچار بحران است

او حتی حاضر نشد که در چارچوب نزدیکی بیشتر با پروتستان‌ها که سلفش کلید آن را زده بود، مراسم عشای ربانی مشترک با آنها برگزار کند.


سفری سوال‌انگیز به ترکیه

به لحاظ تقویت تفاهم و دیالوگ میان مذاهب نیز راتسینگر بر خلاف پاپ ژان پل دوم چندان موفق نبود. سخنرانی جنجال‌برانگیز او در دانشگاه رگنزبورگ در سپتامبر سال ۲۰۰۶ تلاش‌های بعدی او برای دیالوگ با اسلام را هم تحت‌الشعاع قرار داد. پاپ در این سخنرانی جمله‌ای از یکی از حکام دوران بیزانس را نقل کرد که می‌گفت اسلام به ضرب خشونت و شمشیر خود را اشاعه و گسترش داده است. این سخن به بروز تنشی جدید میان واتیکان و دولت‌های شماری از کشورهای اسلامی انجامید. عذرخواهی ضمنی پاپ و طلب یاری از خداوند برای ممانعت از چنین سوءتفاهم‌هایی هم نتوانست به کلی سایه این ماجرا را از سر مناسبات واتیکان و دولت‌های اسلامی دور کند.
 
در چنین شرایطی سفر سال ۲۰۰۶ پاپ به ترکیه بسیار سوال برانگیز شد. به خصوص که علاوه بر ماجرای فوق راتسینگر مخالف ورود ترکیه به اتحادیه اروپا بود و دائم بر بازگشت اروپا به ریشه‌های مسیحی خود تاکید داشت. ولی بعدا معلوم شد که راتسینگر با عمده‌دانستن خطر گسترش اسلام و سکولاریسم به دنبال یارگیری‌های جدیدی از میان دیگر شاخه‌های مسیحیت است که برخی از آنها پایگاه و مقر در ترکیه دارند:
 
تلاش راتسینگر برای نزدیکی به یهودیان نیز چندان قرین توفیق نبود. به خصوص با اعاده حیثیت از برادران پیوس که بعضا گرایش‌های ضدیهودی داشتند راتسینگر آماج حملات سختی واقع شد و نهایتا تصمیم خود را پس گرفت.

کاندوم حرام است!

او همچنین محافظه‌کارتر از آن بود که درد و رنج قاره آفریقا از ایدز را محملی برای رفع ممنوعیت استفاده از کاندوم قرار دهد، آن هم در حالی که مشخص شده بود ۶۷ درصد ابتلا به ایدز در این قاره به خاطر همین عدم استفاده از کاندوم است. توجیه‌اش این بود که : «توزیع ‌کاندوم نه تنها مشکل ایدز را در آفریقا حل نمی‌کند، بلکه آن را بزرگ تر می‌سازد!».

 تاخیر راتسینگر در محکوم‌کردن و ابراز انزجار از  سوءاستفاده جنسی روحانیون ریز و درشت کلیسای کاتولیک از کودکان که سال ۲۰۱۰ برملا شد نیز او را با انتقادهای شدیدی روبرو کرد. هر چند که بعدا که لب به انتقاد گشود حرف‌های اساسی و جدی در این باره زد و از آبرویزی  و کراهت تاریخی این کارها برای کلیسای کاتولیک یاد کرد.

تابوهایی که راتسینگر شکست

راتسینگر باور به خدا را امری عقلانی می‌دانست و بر این باور بود که «خردی که نسبت به خدا کور و کر است و می‌کوشد مذهب را به عنوان خرده فرهنگ به حاشیه براند فاقد توانایی برای گفت‌وگوی فرهنگ‌هاست». او البته خودش به این سوال پاسخی نداد که چرا به رغم باور به تلفیق ایمان و خرد، نتوانست نهایتا حتی به میزان سلفش هم در امر دیالوگ فرهنگ‌ها و مذاهب موفق باشد.

با این همه، راتسینگر که بر خلاف فقهای قم و نجف و جاکارتا و الازهر به ۵، ۶ زبان زنده دنیا مسلط بود تابوشکنی‌هایی هم کرد که به نام او در تاریخ ثبت خواهد شد. او اولین پاپی بود که در قبال رسانه‌ها فروتنی پیشه کرد و با آنها حاضر به گفت‌وگو شد. رهبر یک میلیارد کاتولیک این کار را کرد، ولی ولی امر مسلمین که شاید هوادارانش از چند میلیون فراتر نروند هنوز هم حاضر به چنین کاری نیست.

در تاریخ کلیسای کاتولیک از سده‌ها پیش سابقه نداشته که یک پاپ شخصا پیش از مرگ استعفا دهد و کنار بکشد. به خصوص پاپ ژان پل دوم که تا لحظه آخر هم به رغم وخامت وضع جسمی‌اش حاضر به چنین کاری نشد، اهمیت اقدام راتسینگر را نه برای جهان مسیحیت که برای جهان اسلام هم حائز اهمیت می‌کند که «به موقع از پله پایین آ».