26.2.13

از انقراض روزنامه‌ها تا ضربه به دمکراسی


روزنامه بهار در صفحه رسانه شماره ۷ اسفند خود به تیراژ ناشفاف روزنامه‌های ایران پرداخته و سوال محوری‌اش این است که چرا روزنامه‌ها تیراژ واقعی خود را اعلام نمی‌کنند. در برخی پاسخ‌ها به این سوال، به کاهش تیراژ نشریات اشاره شده و گفته‌ می‌شود که روزنامه نگرانند با اعلام تیراژ نازل خود اعتبار و جایگاه خود در نزد مخاطب یا دارندگان آگهی‌های تجاری را از دست بدهند. در توضیح تنزل تیراژ نشریات هم به سانسور و ایجاد محدودیت برای روزنامه‌نگاران تا مسائل اقتصادی و گسترش ماهواره‌ها و امکانات دیجیتال اشاره می‌شود.

البته اگر ایران در وضعیت سیاسی و اقتصادی پویا و متعارفی به سر می‌برد و مثل ترکیه و کره جنوبی وبرزیل و هند در آستانه توسعه‌یافتگی قرار می‌داشت، آن گاه شاید تیراژ نشریات هم در آن بر خلاف روندهای موجود در آمریکا و اروپا افزایش چشمگیری را تجربه می‌کرد و تیراژ نشریات هم مشمول پنهان‌سازی نمی‌شد. ولی حتی در چنین شرایطی نیز سرنوشت و چشم‌انداز غیرمثبت روزنامه‌ها در آمریکا و اروپا با ۱۰، ۱۵ سال تاخیر به سراغ ما هم می‌آمد.

 اعداد و ارقامی که اداره آمار اشتغال آمریکا به تازگی در زمینه وضعیت کار در رسانه‌ها در یک دهه گذشته منتشر کرده بی‌سابقه و تاییدی است بر روند انقراض روزنامه‌های چاپی در این کشور. این انقراض که با اندکی تاخیر اروپا را هم به کام خود می‌کشد البته بدون پیامد نیست و بنا به داده‌های موسسه پیو به خصوص بر حیات دمکراتیک جامعه تاثیرات منفی آشکاری گذاشته است.

آماری گویا

اداره آمار اشتغال در آمریکا ژانویه امسال آمار جامعی از وضعیت اشتغال در رسانه‌های آمریکا در بازه زمانی ۲۰۰۱ تا کنون را منتشر کرده که حاوی نکات قابل تاملی است.

بنا به این آمار شمار کارکنان رسانه‌ها در آمریکا در ۱۱ سال گذشته از سه  میلیون و ۶۰۰ هزار نفر به دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر کاهش پیدا کرده. این کاهش به ویژه مربوط به رسانه‌های چاپی است. بسیاری از نشریات تعطیل شده‌اند و شمار کارکنان آنها نیز از ۴۰۶ هزار نفر به ۲۴۰ هزار نفر رسیده است. در نشریات موجود نیز شمار اعضای تحریریه‌ها پیوسته رو به کاهش بوده است.

ولی یک پیش‌بینی اداره آمار اشتغال در آمریکا این است که تا سال ۲۰۲۰ تقاضا برای عکاس، تولید‌کننده، کارگردان، کاردان فنی و نیروهای ماهر در زمینه‌های صوتی وتصویری رو به افزایش خواهد رفت، این در حالی است که تحریریه‌ها همچنان آب می‌روند و از شمار روزنامه‌نگاران و خبرنگاران باز هم کاسته خواهد شد.

البته بسته‌شدن روزنامه‌ها و کاهش شمار روزنامه‌نگاران بدون خطر برای دمکراسی موجود آمریکا تلقی نمی‌شود. بسیاری از شهرهای آمریکا حالا دیگر فاقد روزنامه‌های محلی هستند. سال ۱۹۷۰ در آمریکا مجموعا ۱۷۵۰ روزنامه منتشر می‌شد. این رقم حالا به ۱۳۰۰ رسیده است. هستند کارشناسانی که معتقدند بسیاری از همین ۱۳۰۰ روزنامه نیز تا ۱۵ سال دیگر دوام نخواهند آورد و بازار رسانه‌ چاپی آمریکا به چند روزنامه سراسری و تعدادی روزنامه بزرگ محلی محدود خواهد شد. شماری از روزنامه‌های فعلی هم شاید صلاح را در ادامه انتشار به صورت دو تا سه بار در هفته ببینند، یعنی در روزهایی که حجم تبلیغات بیشتر است و هزینه و فایده انتشار به سبب درآمد تبلیغاتی تا حدی متوازن.

دیده‌بان مرگ روزنامه‌ها!

جالب این که پاول جیلین، روزنامه‌نگار سرشناس عرصه فناوری، سال ۲۰۰۵ که یکی از سال‌های پررونق روزنامه‌های آمریکا بود در مقاله‌ای بحث‌انگیز انقراض روزنامه‌ها در این کشور را پیش‌بینی کرد. او البته نه اطلاعی از بحران مالی کنونی در اقتصاد آمریکا داشت و نه تصور می‌کرد که تبلیغات رو به کاهش رود، بلکه مبنای ارزیابی‌اش بیشتر ظرفیت‌ها و امکانات شبکه‌های اجتماعی بودند که در آن سال‌ها تازه پا به میدان گذاشته بودند.

مقاله جیلین را هیچ نشریه‌ سراسری در آمریکا حاضر به چاپ نشد. لذا خود او سایتی راه‌اندازی کرد و اسمش را هم گذاشت: «دیده‌بان مرگ روزنامه‌ها». این سایت حالا تبدیل شده به گاهشمار انقراض روزنامه‌های آمریکا. در این سایت هم می‌توان نام روزنامه‌های تعطیل‌شده را مشاهده کرد و هم روزنامه‌هایی که توالی انتشار خود را محدود کرده‌اند یا کاملا به انتشار اینترنتی روی آورده‌اند.

مارتین لانگه‌فلد، روزنامه‌نگار و بلاگر سرشناس آمریکا هم در مقاله‌ای با عنوان «مرگ آتی انتشار هفته روزه روزنامه‌ها» که دسامبر سال گذشته در بنیاد نیمن، وابسته به دانشگاه هاروارد منشتر شد

پیش‌بینی کرد که تا سال ۲۰۱۵ با توجه به گسترش سریع تبلت‌ها تنها نیمی از روزنامه‌ها توالی انتشار خود را به صورت کنونی حفظ خواهند کرد و بیشتر به گستره اینترنت رخت برخواهند کشید. در این گونه انتشار هم، روزنامه‌ها مجبورند که بیش از پیش از عرصه کار متعارف خود فراتر روند و به ارائه خدمات به خواننده رو بیاورند، از توصیه‌ها و معرفی‌ها و تسهیلات در زمینه فرهنگ و سفر گرفته تا ورزش و طب و ...

وقتی که درآمدها آب می‌رود

در واقع همه پیش‌بینی‌ها حاکی از این هستند که روزنامه چاپی دستکم در آمریکا دوران رونق خود را پشت سر گذاشته. آماری که اتحادیه ناشران روزنامه‌ در آمریکا منتشر کرده می‌گوید که از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ درآمد روزنامه‌ها نصف شده است. به خصوص درآمد از راه انتشار تبلیغات در این بازه زمانی کاهش فاحشی را نشان می‌دهد: سقوط  از ۴۹ میلیارد دلار به ۲۴ میلیارد دلار. افزایش درآمد تبلیغات در سایت اینترنتی این روزنامه‌ها هم کمتر از آن بوده که این خسارت را جبران کند. این درآمد از دو میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۶ فقط حدود ۶۰۰ میلیون دلار  تا سال ۲۰۱۱ رشد پیدا کرده.

ارائه‌کنندگان تبلیغات بیش از پیش پلاتفرم‌های تبلیغاتی خودشان را راه می‌اندازند یا به امکاناتی مثل گوگل رجوع می‌کنند. در سال ۲۰۱۲ درآمد گوگل از راه تبلیغات از درآمد تبلیغاتی همه روزنامه‌های آمریکا بیشتر بوده است.

شمار خوانندگان روزنامه‌ها هم تبعا رو به کاهش رفته است. در فاصله ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ سی درصد از شمار این خوانندگان کاسته شده است.

وقتی که دمکراسی آسیب می‌بیند

و تامل‌برانگیز این که تحقیقی که سال ۲۰۰۹ موسسه پژوهشی معروف پیو به کنگره آمریکا ارائه کرد، حاوی این داده بود که در شهرهایی که فاقد روزنامه می‌شوند، شمار رای‌دهندگان هم رو به کاهش می‌رود، آمادگی شهروندان  برای قبول مسئولیت‌های عمومی و دولتی دیگر بسان سابق نمی‌ماند و سایر کنش‌های اجتماعی و عام‌المنفعه نیز کاهش می‌یابد.

انقراض روزنامه‌ها البته این اثر منفی را هم دارد که دیگر کمتر بر کار ادارات و شرکت‌ها در برنامه‌ریزی‌ها، ارائه درست خدمات و نیالوده‌شدن به فساد  و  انجام درست پروژه‌ها نظارت می‌شود. پرتال‌های اینترنتی که به همت شهروندان برای پرکردن این خلا ایجاد می‌شود نیز به لحاظ مالی ناتوان‌تر از آنند که پرسنل لازم را برای به عهده‌گرفتن رسالت سابق روزنامه‌ها به کار گیرند.

موفقیت نسبی مالی دو روزنامه بزرگ آمریکا (وال استریت ژورنال و نیویورک تایمز) در پولی‌کردن ارائه‌ بخشی از خبرها و  اطلاعات خود البته قابل تعمیم به همه روزنامه‌ها نیست، به گونه‌ای که مثلا یو اس تودی که دومین روزنامه بزرگ آمریکا به شمار می‌رود در این زمینه چندان موفق نبوده است.

دو سه توصیه

البته نشریات چاپی در کشورهای معروف به کشورهای در آستانه توسعه‌یافتگی، یعنی کشورهایی مانند هند یا برزیل بر خلاف آمریکا نه تنها روزگار نامساعدی ندارند، بلکه دورانی از  رونق و رشد بی‌سابقه را تجربه می‌کنند، که البته بنا به برخی از ارزیابی‌ها ده تا بیست سال دیگر وضعیت در این کشورها هم کم و بیش بسان آمریکا خواهد شد. در هفته پیش در مورد هند و دلایل رونق و رشد بی‌سابقه روزنامه‌ها و افول احتمالی ‌آنها در یک دهه دیگر  همین‌جا از قول یک صاحب‌نظر هندی نکاتی را نوشتم.

در اروپا هم ولو که با یک فاصله زمانی، کم و بیش وضعیت و چشم‌انداز روزنامه‌ها بسان آمریکاست. پاول جیلین در سایت خودش (دیده‌بان مرگ روزنامه‌ها) دو سه توصیه برای ناشران دارد که البته شاید برای ناشران ایران یک به یک قابل اجرا نباشد، ولی دستکم قابل تامل‌‌اند: درآمدهای خود را متنوع کنید، تمرکز بر درآمد ناشی از تبلیغات خطرناک و مهلک است. شجاعت داشته باشید و خود را تخریب کنید! یعنی نسخه چاپی را تنها تا زمانی که درآمدزاست نگه دارید، ولی همه سرمایه‌گذاری را متوجه عرصه دیجیتال کنید. و به خصوص نسل جوان را دریابید، به این معنی که نسل بالای ۵۵ سال را با نسخه چاپی تامین کنید، ولی برای جوانان در گستره اینترنت خدمات و سرویس‌های اطلاعاتی و سرگرمی‌ متفاوت عرضه کنید.