پوست
من هم البته اینجا و آنجا به سود رایدادن گفتم و نوشتم و
خودم هم سر صندوق رای انگشتم را به مهر آبی تزیین کردم. از شور و هیجان مردم و
رهاساختن بغض خفتهای که در سینه داشتند هم شدیداً خوشحالم. احساس خشنودی آن دسته
از اهالی فکر و فرهنگ و سیاست هم که رایدادن را توصیه کردند از درستدرآمدن توصیه
و پیشبینیاشان، گرچه اینجا و آنجا به نوعی خودپسندی و تحقیر دگراندیشان راه میبرد
را هم، کم و بیش میفهمم.
ولی یک ضربالمثل آلمانی هم از دیشب گاه و بیگاه در فکرم جولان میدهد که زنهاری
است در باره واقعیات و محدودیتهای موجود برای دامنه تغییراتی که پیش روست و نیز توصیه
به رهانکردن بیمحابای توسن خیال: «کسی که زیادی دچار هیجان میشود پوست خود را به
بازار میبرد».
با مقدار زیادی تسامح شاید معادل ایرانی این ضربالمثل بیت معروف مولوی باشد: «حد
خود بشناس و بر بالا مپر// تا نیفتی عاقبت در شور و شر». اولین نوع شور و شر هم میتواند
سرخوردگی و زانوی یاس به بغل گرفتن باشد و بیبهاکردن تغییرات احیانا کمدامنهای که
صورت میگیرد.
0 Comments:
Post a Comment
بالای صفحه