12.1.07

این استراتژی برای عراق آرامش نمی‌آورد

شماری از نئو‌کنزرواتيوهايی که سال ۲۰۰۱ با بوش وارد مدار قدرت در آمريکا شدند و در طراحی حمله به عراق نقش عمده را داشتند ظرف‌ سال‌های اخير دوباره کنار رفته‌اند و يا ظاهرا نقش چندانی در سياستگذاری کاخ سفيد ندارند، مثل ريچارد پرل، ديويد فروم، مايکل لدين ، ولفوتيس، و …

با پيروزی دموکرات‌ها در انتخابات اخير کنگره کسان ديگری مثل رامزفلد و يا جان بولتون هم مجبور به استعفاء شدند و همين می‌توانست اين درک را ايجاد کند که کاخ سفيد به کلی از زير نفوذ نئومحافظه‌کارها خارج شده است. اما حضور ديک‌چينی به عنوان معاون رياست‌جمهور گوشزدی بود که نبايد مسئله را ساده گرفت و بايد منتظر ماند و ديد که آيا سياست‌های آتی دولت بوش هم واقعا از نگاه و گرايش‌های نئو محافظه‌کارانه فاصله می‌گيرد و يا رهبران اين جريان از خارج از کاخ سفيد نيز کماکان به تاثيرگذاری خود بر سياست های این دولت ادامه می‌دهند
.

استراتژی "جديد" دولت بوش در مورد عراق که پنچشنبه‌شب اعلام شد گواه روشنی‌ بود از اين که نئوکنروراتيو‌ها همچنان حرف و سياستشان راهنمای عمل کاخ سفيد باقی مانده و به جز اين گروه، دولت بوش حاضر به اعتنا به هيچ پيشنهاد و مشی ديگری ( از جمله کميسيون بيکر- هميلتون ) در مورد عراق نيست.

۱۲ دسامبر گذشته " فردريک کاگان"، از نظريه پردازان موسسه معروف نئوکنزرواتيو آمريکا موسوم به " اينتر پرايز" همراه با " جک کئان"، معاون سابق فرماندهی ارتش آمريکا سندی را حاوی مجموعه پيشنهاداتی در مورد عراق در "ويکلی استاندارد"، ارگان نئوکنزرواتيوهای آمريکا انتشار دادند که متن فارسی آن را اندکی بعد يکی از خبرگزاری‌های ايران نيز به طور خلاصه منتشر کرد. اين سند بحران عراق را عمدتا از راه نظامی قابل حل می‌داند و پيشنهادات آن هم در وجه عمده معطوف به اعزام نيروی بيشتر به عراق است. انتشار اين سند با مخالفت شديد فرماندهان ارتش آمريکا مواجه شد. کاخ سفيد اما غيرمستقيم نشان داد که به اين پيشنهادات بيش از ساير پيشنهادات عنايت دارد و همين باعث شد که برخی از فرماندهان مزبور استعفاء را بر ماندن ترجيح دهند.

حال که استراتژی‌ جديد بوش برای عراق اعلام شده ،‌ يک مقايسه ساده ميان پيشنهادات آن سند و مولفه‌های اين استراتژی به خوبی نشان می‌دهد که تفاوتی چندانی ميان اين دو رويکرد وجود ندارد و مشی بوش رونوشت سند کاگان است. اين مشی هم چيزی نيست جز ادامه همان مشی شکست خورده تا کنونی با اندکی تغيير. در اين مشی برای بحران عراق عمدتا يک راه‌حل نظامی پيش‌بينی شده و به اين واقعيت که اين بحران بيش از هر چيز يک بحران سياسی است که راه حلی سياسی و فراگير می‌طلبد اعتنای چندانی نشده است.

از اين رو به سختی می‌توان تصور کرد که اين استراتژی "جديد" هم که مثل گذشته صرفا در چهارچوب نگاه و رويکردهای تهاجمی و يک‌سويه نئومحافظه‌کاران تنظيم شده دردی از عراق حل کند و ثبات و آرامشی به اين کشور بازگرداند.

اين مقاله سندگونه نئومحافظه‌کاران ( کاگان و کئان) برای حل بحران عراق

فارسی سند هم به طور مختصر اينجا قابل خواندن است

و اين هم بخش‌هايی از استراتژی "جديد" بوش که شباهتش با سند نئومحافظه‌کاران از دور داد می‌زند. تیتر حرف‌های بوش را خبرگزاری مهر مطابق معمول جانبدارانه انتخاب کرده، ولی در متن، تقریبا نکات اصلی حرف‌های او را بی‌کم و کاست آورده است.