تناقض
اکبر گنجی عازم مسکو شده است تا به عنوان روزنامه نگار برگزيده سال 2006 جایزه قلم طلایی انجمن جهانی روزنامهنگارن را دریافت کند. در باره این سفر اشاره به دو نکته شاید خالی از معنا نباشد:
-۱ با توجه به ایجاد ممنوعیت و محدودیت برای شماری از روزنامهنگاران و روشنفکران در خروج از کشور که اخیرا در نامه یکی از اعضای "انجمن دفاع از آزادی مطبوعات"هم بازتاب یافته بودٰ سفر کنونی گنجی را میتوان نشان از دو چیز دانست: بینتیجه نبودن انتقادها و اعتراضها به این گونه رویکردها و سیاستها از یک سو، و نگرانی جمهوری اسلامی از این که ممانعت از خروج گنجی مثل موارد مشابه کمبازتاب نماند و در این بحبوبه بحران هستهآی مشکل و دردسر جدیدی به وجود آورد از سوی دیگر. هر کدام از این دو دلیل که در تصمیم جمهوری اسلامی به آزاد گذاشتن خروج گنجی دخیل بوده باشند باز هم مانع این نتیجهگیری نیست که به رغم وانمودها و انکارها، محافل حاکم در جمهوری اسلامی از تاثیر و تاثراتی که سیاستهایشان در پی دارد کم یا بیش غافل و بیدغدغه نیستند و به هر صورت عوامل معینی دست آنها را در این که هر گونه که خواستند با جامعه تا کنند میبندد.
-۲ در این که گنجی مستحق چنین جایزه ای است جای هیچ شک و تردیدی نیست. ولی سوال این جاست که حالا که مراسم اعطای این جایزه در مسکو برگزار میشود چرا حتما باید ولادیمیر پوتین هم در آن سخنرانی کند؟ کارنامه پوتین و دولتش در برخورد با روزنامهنگاران و رسانههای مستقل مخدوشتر و معیوبتر از آن است که جای لاپوشانی داشته باشد. در کنار قلع و قمع رسانهها و روزنامههای وابسته به سوپر میلیونرهای تازه به دوران رسیده که با تلاش و تقالیشان برای کسب قدرت، کرملین را علیه خود را برآشوباندهاند، روزنامهنگاران، جراید و کانالهای رادیویی و تلویزیونی مستقل هم از چنین برخوردهایی در امان نبوده و نیستند. برای روزنامهنگاران مستقل روسی تهیه گزارشهای بیطرفانه و تفسیرهای نقادانه از رویکرد و سیاستهای مبتنی بر مشت آهنین مسکو در چچن که خود در تشدید بنیادگرایی مذهبی در این منطقه نقش قابل ملاحظهای داشته سخت و تقریبا غیرممکن است و گاه به قیمت تهدید و زندان و ضرب و شتم آنها تمام میشود. در سالهای گذشته بودهاند روزنامهنگارانی که به سبب تحقیق در باره پرونده مقامات دولتی، یا کشف سرنخهای گروههای مافیایی و یا به هنگام حضور در چچن برای تهیه گزارش آماج گلوله قرار گرفته و یا ربوده شدهاند. بی سبب نیست که گزارشگران بدون مرز در گزارش سالانه خود روسیه را کماکان یکی از مرگبارترین نقاط جهان برای روزنامهنگاران معرفی میکنند.
نه، این گناه گنجی نیست که در مراسم تجلیل از وی، پوتین که کشورش به لحاظ آزادی مطبوعات در عرصه بینالمللی در مقام 148 قرار گرفته هم، امکان سخنرانی یافته و از قبل ارج و شهرت گنجی در راه آزادی بیان میکوشد وجهه و اعتباری برای خودش دست و پا کند. شاید دستاندرکاران انجمن جهانی روزنامهنگاران میبایست صرافت و درایت بیشتری از خود نشان میدادند تا مراسم مزبور به حضور تناقضها (گنجی و پوتین) منجر نشود.
4 Comments:
آقاي سمائي عزيز، دستتان درد نكند
من دارم فكر ميكنم آيا از بين اين همه اطرافيان سرشناس كسي نبود كه پيش از رفتن قدري اين ملاحظات را با آقاي گنجي در ميان بگذارد؟
نميدانم روزنامهنگاران مستقل روس از اين كه چنين مراسمي در كشورشان برگزار ميشود چه حالي دارند
تناقص تو را مقاله کرده در فرهنگ گفتگو چسباندم
نگاهت قابل تحسين است چون از جهتی موشکافی کرده ای که کمتر کسی آن را ديده است. - سيبستان
جالب بود از اين نكته سنجي شما خوشم امد هر چند به رفتار سياسي اكبر گنجي علاقه مندم اين مطلب شما را لينك كردم
Post a Comment
بالای صفحه