حرف هایی که نمی توان مخالفشان بود
در توافق با حرف های مهدی چند نکتهای هست که در زير مي آورم:
در مورد جریان مهدوی کیا هم کاملا باهات موافقم که مسائل شخصی آدم ها به ويژه اگر پای دوتا آدم عاقل و بالغ در میون باشه رو باید از سایر مسائلشون جدا کرد و هر چیزی رو جای خودش گذاشت. برای مثال قبلا هم راجع به ویلی برانت و مسائلش شخصی اش حرف های زیادی تو افواه بود، این حرف ها با کتابی که پسر ایشون اخیرا در مورد مناسبات خانوادگی پدرش منتشر کرده تا حدودی تایید شده، ولی کمتر کسی تو آلمان هست که نکات مربوط به زندگی شخصی ویلی برانت رو سرشکن کنه روی نقش و مقام تاریخ و سیاسی او و اون را زیر سوال ببره. می خوام بگم که این جوامع تقریبا یاد گرفتند که هر چیزی رو سر جایش خودش ببینند.
البته شرط اولیه چنین نگاهی نوعی توازن و تعادل در مناسبات انسان ها و به ویژه زن و مرد هم هست که اجازه می ده هر دو به تصمیم و آگاهی خودشان وارد مناسبات معین و حساسی بشند یا نشند. یعنی مثل ایران ما نیست که قسما نیازهای مالی و امنیتی زن،عدم رابطه آزاد میان دو جنس در عرصه اجتماع، عقده های سرکوفته، حرص جنسی عمدتا مردها ، مناسبات سنتی ، موقعیت نازل تر ، بی پناه تر و کمتر امن تر زن ها در مناسبات اجتماعی و ... در شکل گیری رابطه غیردلخواه و غیرمطلوب یک زن با مرد نقش بازی کنه. دیروز وقتی که پیشنهادات قوه قضاییه به زنان در مورد شرایطی که باید به هنگام عقد بهش توجه کنند رو می خوندم، یک بار دیگه تو ذهن خودم تجسم کردم اون مسائل و مشکلات عمده ای رو که برای زن ها وجود داره و به چنان فشاری منجر شده که قوه قضاییه رو به طرح چنین مسکن هایی رهمنمون شده:
البته زیاد هم نباید دور ورداشت و انتظارات بیش از حد داشت. ما همه مون فرزندان جامعه ای سنتی و یا معلق میون سنت و مدرنیسم هستیم و در مورد خارج نشین ها هم باز، بخش عمده شخصیت و ذهنیت ها تو اون فضا شکل گرفته.لذا طبیعیه که به رغم همه خواستن ها و تلاش ها باز هم رسوبات و اثرات اون گذشته درمون باشه و کار خودش رو بکنه ، از جمله تو همین نوع برخورد و واکنش با جریان مهدوی کیا.
تازه ، همین قدر تحول هم گهگاه با مسائل و سدهایی مواجه می شه. آدم موقعی که به برخی روزنامه ها داخل کشور و از جمله شرق نگاه می کنه و می بینه که صفحه طنز اون روزهای جمعه عرصه ای برای به تمسخر گرفتن متوازن شدن مناسبات میون زن و مرد که بر بستر خودآگاهی زن ها در حال شکل گرفتن هست می شه و توی اون از مردهایی که این توازن تو مناسبات رو رعایت می کنند رسما و شرعا به عنوان زن ذلیل یاد می شه، خوب پی می بره که دافعه و جبهه گیرها حتی تو اقشار روشن تر جامعه هم کم نیست.
0 Comments:
Post a Comment
بالای صفحه